من و مامان و دوچرخه بابام نقد و رونمایی شد - فروشگاه ویژه ها

در ابتدای این نشست، سعید حسام پور ضمن ابراز خرسندی از اینکه کتابی در حوزه کودک و نوجوان نقد و رونمایی می گردد، بیان نمود: جنگ و همه سختی ها و بلایایی که با خود به همراه دارد همیشه بشر را آزار داده است و این کتاب در لحظه هایی آغاز می گردد که صدام جنگ را آغاز می نماید و ایران وارد 8 سال جنگ تحمیلی می گردد.

به گفته حسام پور، نویسنده در این داستان کوشش می نماید به مخاطب بگوید جنگ به هیچ کس رحم نمی نماید و همه را آزار می دهد. نویسنده به خوبی توانسته جنگ را به تصویر بکشد و پیغام خود را به شایستگی منتقل می نماید و مخاطب را با داستان ها، ماجراها، مجذوب کنندهیت ها و شیطنت هایش همراه می نماید.

عضو هیات علمی دانشگاه شیراز، جملات کوتاه و سرعت روایت مناسب را از نکات مثبت این داستان برشمرد و گفت: این عوامل مخاطب را آزار نمی دهد و مخاطب هنگام خواندن کتاب با آن ارتباط خوبی برقرار می نماید.

رئیس مرکز مطالعات ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شیراز با اشاره به دو زبانه بودن مادر داستان بیان نمود: فارسی و عربی صحبت کردن نقش مادر داستان به مجذوب کنندهیت بیشتر کتاب یاری می نماید، البته گاهی باعث دست انداز می گردد. نویسنده از این ظرفیت بهتر و بیشتر می توانست استفاده کند.

حسام پور با اشاره به نقش طنز در ادبیات داستانی بیان نمود: ما فکر می کنیم وقتی موضوع جنگ است باید جدی بنویسیم در حالی که می توان از ظرفیت طنز زبان فارسی استفاده کنیم تا این موضوع برای بچه ها و نوجوانان مجذوب کننده تر گردد.

منتقد اثر با اشاره به تقابل عجیب نقش مادر بیان نمود: مادر شخصیت اصلی داستان در یک تضاد بسیار بزرگ گرفتار شده است. برادرش در میان نظامیانی است که علیه ایران می جنگند و شوهرش در دفاع از ایران در حال جنگ است. به تصویرکشیدن این تقابل از جنبه های مثبت و بحران ساز این کتاب است. هم چنین تقابل دنیای بچه هاه و دنیای بزرگسالان به مجذوب کنندهیت داستان یاری نموده است.

حسام پور ادامه داد: در بخشی از کتاب اتفاقات و و تصادفاتی رخ می دهد که خوب نقش نبسته اند و در کنار آن تصویر خوبی از ارتباط کودک با فرمانده پاسگاه شکل می گیرد که از نقاط قوت داستان است.

زهرا فردشاد نویسنده کتاب نیز در این نشست با اشاره به ظرفیت زبانی و طنز، بیان نمود: در جامعه ما مرسوم است که لهجه های اقوام مختلف گاهی مورد تمسخر قرار گیرد، از این جهت بود که این موضوع را دست مایه طنز داستان قرار ندادم.

فردشاد در مورد زود بزرگ شدن شخصیت اصلی داستان بیان نمود: بچه ها زمان جنگ زود بزرگ شدند زیرا جنگ را تجربه کردند و در آن سختی ها و مشقت ها خیلی زودتر از سن شان رشد کردند و هم چنان آن سختی ها را همراه خود دارند.

یادآور می گردد: در پایان این نشست از کتاب من و مامان و دوچرخه بابام رونمایی شد.