شاهین ایزدیار در خبرنگاران: از آب می ترسیدم، 4 بار دور کره زمین را شنا نموده ام
به گزارش فروشگاه ویژه ها، شاهین ایزدیار گفت: اگر بخواهم از ابتدای شروع فعالیتم در رشته شنا محاسبه کنم، شاید بیش از 4 یا 5 بار دور کره زمین را شنا نموده ام.

پرافتخارترین ورزشکار بازی های پاراآسیایی جاکارتا که در این مسابقات 6 مدال طلا و یک نقره بدست آورد، با حضور در دفتر خبرگزاری دانشجویان ایران (خبرنگاران)، اظهار کرد: متولد 22 شهریور 72 در استان البرز هستم. اصالتاً کرجی ام و اکنون نیز خانواده ام کرج هستند و خودم به تنهایی در مشهد زندگی می کنم. به خاطر مهدی ضیایی، مربی تیم ملی شنا، به مشهد آمدم و اکنون نیز هفت سال است که زیر نظر ایشان تمرین می کنم.
وی ادامه داد: دانشجوی تربیت بدنی دانشگاه فردوسی هستم اما اولویت اولم ورزش است. اکنون باید در مقطع ارشد باشم ولی به دلیل مرخصی های زیادی که گرفته ام و با توجه به اینکه به خاطر مسابقات دو سال دیرتر وارد دانشگاه شدم، هنوز دو ترم از مقطع کارشناسی ام باقی مانده است.
وی افزود: دانشگاه بیشتر از آنچه که به افراد عادی یاری می نماید، به من مساعدت کرد.
ایزدیار درباره معلولیتش مطرح نمود: در کودکی، مخصوصاً دوران مهدکودک و دبستان، با دیدن تفاوت دستم با سایر بچه ها اذیت می شدم اما به مرور وقتی که با ورزش شنا آشنا شده و این پیروزیت ها را کسب کردم، اعتماد به نفسم افزایش یافت، تا جایی که اکنون به داشتنش افتخار می کنم و هیچ کمبودی نیز احساس نمی کنم.
شناگر خراسانی تیم ملی معلولان کشور توضیح داد: خانواده ای ورزشی دارم، پدرم تکواندو کار بود و من نیز از هفت تا 9 سالگی تکواندو و ژیمناستیک کار می کردم اما چون میزان آسیب دیدگی در این رشته بسیار زیاد است و آن موقع پاراتکواندو نبود، شنا را انتخاب کردم. ورودم به رشته شنا صرفاً برای یادگیری بود و فکر نمی کردم این رشته را به صورت حرفه ای دنبال کنم. به دلیل ترسم از آب، این یادگیری نیز بسیار دیر رخ داد.
وی افزود: به اندازه ای از آب می ترسیدم که آموزش شنا برای من نزدیک به یک سال طول کشید، در صورتی که سایر افراد در عرض یک ماه یا کمتر، حداقل یک شنا را یاد می گیرند. این ترس به حدی بود که نمی خواستم وارد آب شوم، خیلی از جلسات لب استخر می نشستم، فقط گریه می کردم و برای آموزش نمی رفتم، اما با تشویق های پدر و مادرم و زحمات مربیانم، درنهایت وارد تیم شدم.
شاهین ایزدیار اظهار داشت: مانند بسیاری از خانواده ها که فرزندانشان را برای آموزش می فرستند، من نیز به این منظور رفتم، اما با تشویق های خانواده کم کم ادامه داده و وارد تیم شهر کرج شدم. تا 14 سالگی با افراد عادی تمرین می کردم تا این که با پدر یکی از بچه ها که جانباز بود آشنا شدم، ایشان نیز من را به هیئت جانبازان کرج معرفی کردند، سه ماه بعد در مسابقات کشوری جانبازان که در خراسان بود شرکت نموده و در همان سال سه مدال طلا کسب کردم، با توجه به این که با افراد عادی تمرین می کردم رکوردهایم نسبت به افراد معلول ایران خیلی بهتر بود و ستاره مسابقات شدم.
دارنده مدال طلای بازی های پاراآسیایی جاکارتا اعلام کرد: از 15 سالگی به عضویت تیم ملی درآمدم و حاصل این 10 سال عضویت 46 مدال بین المللی است. از 17 سالگی و سه ماه قبل از اولین دوره بازی های پاراآسیایی در گوانجو به مشهد آمده و از سال 2010 مشهد هستم.
وی درخصوص رویکرد جامعه نسبت به خودش، توضیح داد: قبل از این پیروزیت ها بچه ها با دیدن دستم تعجب می کردند؛ گاهی متوجه می شدم که به پدر و مادرشان اشاره می نمایند، بعضی از این والدین نیز از من سوال می کردند و زمانی که شرح می دادم که شناگر هستم و در این سطح ورزش می کنم برای فرزندشان شرح می دادند و افتخار می کردند. بعد از کسب این پیروزیت ها و طی 10 سال عضویت در تیم ملی، دید مردم نسبت به این که یک معلول توانسته تا این حد پیروز باشد عوض شد، بسیاری از افراد لطف داشتند و گفتند که الگوی ما یا فرزندان ما هستی.
ایزدیار درخصوص تاثیرگذارترین شخصیت در زندگی اش مطرح نمود: افراد زیادی برای من زحمت کشیده و الگو بوده اند اما بیشتر از همه پدر و مادرم و پس از آن مهدی ضیایی،مربی ام تاثیرگذارترین ها بوده اند.
این شناگر خراسانی گفت: از سال 2010 که به مشهد آمده و به صورت حرفه ای کار می کنم، سختی های زیادی کشیده و کل زندگی ام را فدای ورزش کردم. تفریح، مهمانی، خانواده و... را تنها به خاطر شنا و کسب افتخار برای ایران ترک نموده ام. خیلی سخت است که کودکی از 17 سالگی به یک شهر غریب رفته و تنها زندگی کند، بخوابد، غذا بخورد، تنها به تمرین رفته و بازگردد و هیچ کس در خانه منتظرش نباشد. بسیاری از موارد نیز از تمرین خسته می شدم اما با انگیزه ای که پدر و مادرم و خیلی از دوستانم به من می دادند، دوباره برگشته و با قدرت ادامه می دادم. این که دوستانت بیرون بروند و تو به خاطر تمرین نتوانی بروی، 9 شب بخوابی یا پنج صبح در هوای سرد زمستان در آب شنا کنی اصلاً راحت نیست.
وی اعلام کرد: هفته ای 12 جلسه تمرین آبی و 3 جلسه تمرین بدنسازی داشتم. یک روز دو جلسه و یک روز سه جلسه تمرین که سخت و جانفرسا بود. اولین جلسه تمرینم ساعت 5 الی 7 صبح بود که باید چهار صبح بیدار می شدم. بعد از آن صبحانه خورده، استراحت کوچکی نموده و مجدداً ساعت 10 الی 12:30 به بدنسازی می رفتم، سپس به خانه آمده کمی استراحت نموده و دوباره به تمرین می رفتم.
شاهین ایزدیار اظهار داشت: زنوگی حرفه ای و برای قهرمانی بسیار سخت است و انسان باید از بسیاری از چیزها بگذرد، این برای تمام قهرمانان وجود دارد اما من چون به شهر دیگری برای تمرین آمده و از خانواده ام دور شدم این سختی ها برایم دو چندان شد. استرس این موضوع که این تمرینات چه زمانی جواب خواهد داد؟ و فکرکردن به این که اصلاً جواب خواهد داد یا نه؟ بسیاری از شب ها خواب را از من گرفته یا مانع از این می شد که خواب راحتی داشته باشم.
پرافتخارترین ورزشکار ایران در بازی های پاراآسیایی جاکارتا مطرح نمود: هر سه ماه یک بار خانواده ام را می دیدم؛ یک خواهر و برادر دیگر نیز دارم و خانواده ام نمی توانستند مدام به من سر بزنند، گاهی اوقات اگر شکستی پیش می آمد، یا به خاطر فشار تمرین، خسته شده و دلم نمی خواست تمرین کنم؛ پیش آمده بود که 10روز تا یک ماه تمرین ننموده بودم ولی با حمایت خانواده و تشویق هایی که داشتند، دوباره بازگشته و تمریناتم را ادامه می دادم. همواره می گفتند تو به زودی به آنچه که استحقاقش را داری دست پیدا می کنی.
وی اظهار کرد: ما اصالتاً کرجی و از خانواده های قدیمی کرج هستیم، چون اقوام و شغل پدرم در کرج است مهاجرت برای خانواده ام سخت بود. با این وجود یک بار تصمیم به این کار گرفتند، اما چون می دانستم که اذیت می شوند از این تصمیم منصرفشان کردم.
این شناگر خراسانی تیم ملی شنای معلولان کشورمان اعلام کرد: قبل از بازی های پاراآسیایی جاکارتا اردوهای خوبی برگزار کردند، حتی دو هفته برای اردوی برون مرزی به مجارستان رفتم که در کسب این پیروزیت بسیار یاریم کرد و امیدوارم که این اردوها ادامه داشته باشد.
ایزدیار درخصوص پیش بینی برای کسب 6 مدال، توضیح داد: در رنک بعضی چیزها قابل پیش بینی بود اما مسابقه است و نمی توان بااطمینان کامل گفت 6 مدال طلا می گیرم. فقط در یک یا دو ماده که تخصصم بود و فاصله ام با مدل نقره زیاد بود، مطمئن بودم، اما در سایر ماده ها کوشش زیادی کردم و تمام نیرو ام را گذاشتم؛ لطف خدا و دعای مردم بود که 6 مدال طلا از آن من و ایران گردد.
وی ادامه داد: اولین مدالم را به مربی، دومین مدال را به پدر و مادرم و سومین مدال را به پزشک روانشناس و مربی بدنسازم تقدیم کردم. افراد زیادی برای من زحمت کشیده اند و تعداد مدال هایم برای اهدا به آنان کافی نیست اما سایر مدال هایم را به تمام ملت ایران تقدیم می کنم.
دارنده مدال طلای بازی های پاراآسیایی جاکارتا اظهار داشت: یکی از هفت ماده ای که شرکت نموده بودم تخصص رقیب قزاقم بود. یک شناگر یا می تواند استقامتی رو باشد یا سرعتی رو. شش ماده ای که طلا گرفتم تقریباً سرعتی بود، به جز 200 متر که نیمه استقامت بود و در آن نیز طلا گرفتم، اما دیگر نمی شد که از استقامت طلا گرفت؛ اگر می خواستم طی این چهارسال از اینچئون تا جاکارتا روی استقامت کار کنم شاید آن 6 طلا را از دست داده و فقط یک طلای 400 متر به دست می آوردم، اما ترجیح دادم در ماده های اصلی و تخصصی ام طلا بگیرم.
شاهین ایزدیار گفت: آخرین مدال طلایی که کسب نموده بودم، سال 2010 در مسابقات پاراآسیایی گوانجو بود که پیروز به کسب 2 مدال طلا شدم و پس از آن 8 سال بود که طلا نگرفته بودم. در اینچئون نیز تمام مدال های طلایم با صدم ثانیه به نقره تبدیل می شد و درنهایت با کسب 5 مدال نقره و یک برنز این ویترین کامل شد. یکی از مسابقاتم در روز آخر بازی های پاراآسیایی اینچئون، 100 متر کرال پشت بود که طلا گرفته و رکورد آسیا را زدم اما چون سرعت بیشتر است، اجازه نداریم بیشتر از 15 متر زیر آب باشیم، سر من 10 سانت از این اندازه رد شد و به دلیل خطا به طور کامل حذف شدم.
وی درخصوص جهش فوق العاده در این 4 سال، مطرح نمود: نقاط ضعف خود را به همراه کادر فنی و مربی بدنساز، امیر علی سعادتمند که رئیس هیئت دوومیدانی خراسان نیز است مورد آنالیز قرارداده و با مهدی ضیایی روی آنها کار کردیم. در اینچئون رقیبی به نام لین از کشور چین داشتم که تمام مدال های من را نقره کرد، دو سال بعد در پارالمپیک ریو در ماده 50 متر آزاد این شناگر را شکست دادم اما پس از آن دیگر در هیچ مسابقه ای شرکت نکرد؛ چون پس از اینچئون، در فضای مجازی به مردم قول دادم که در جاکارتا او را شکست دهم، بسیار دوست داشتم که در این دوره از بازی های پاراآسیایی حضور داشته باشد اما پس از پارالمپیک ریو دیگر در هیچ مسابقه ای شرکت نکرد. در پاراآسیایی جاکارتا حضور نداشت اما اگر بود نیز من شکستش می دادم؛ با حضور او این رقابت جذاب تر می شد.
این شناگر خراسانی افزود: ماده تخصصی او، 100 متر قورباغه بود و رتبه دوم پارالمپیک را در لندن و ریو داشت، شاید با حضور او مدال های طلایم در یک یا دو ماده تخصصی اش کمتر می شد اما با این وجود دوست داشتم که حضور داشته باشد.
ایزدیار ادامه داد: در بازی های پاراآسیایی اینچئون بسیار ناراحت بودم چون برای آن مسابقات نیز بسیار زحمت کشیده بودم، بعد از تمام مدال هایم اشک می ریختم که فیلم های آن نیز پخش شده بود؛ هر بار که به مسابقه می رفتم با خود می گفتم که مدال طلا کسب می کنم اما در نهایت با 4 یا 16 صدم ثانیه طلا را از دست می دادم؛ در 400 متر آزاد با 4 صدم ثانیه مسابقه را به رقیب قزاق واگذار کردم، در صورتی که این 4 صدم ثانیه واقعاً به چشم دیده نمی گردد و فقط دستگاه تاچ پد می تواند تشخیص بدهد که چه کسی اول شده است. اما نمی دانم قسمت بود یا خواست خدا که این اتفاق در جاکارتا بیفتند. اکنون در شنا یک ثانیه بسیار کم است.
وی توضیح داد: یک شناگر برای کم شدن صدم ثانیه ها باید هزاران کیلومتر تمرین کند؛ اگر بخواهم از ابتدا که شنا را آغاز نموده ام تا کنون محاسبه کنم، شاید بیش از 4 یا 5 بار دور کره زمین شنا نموده ام. شنا واقعاً ورزش سختی است زیرا تمام سیستم های انرژی را در خود دارد و ظرفیت هوازی، استقامت پایه، تحمل اسیدلاکتیکی و قدرت انفجاری یک شناگر باید بالا باشد. بعضی از رشته ها مانند وزنه برداری قدرت هوازی یا اسید لاکتیک احتیاج ندارد اما شنا، کشتی یا تنیس خاکی واقعاً رشته های سنگینی هستند و اگر کسی در آن پیروزیتی کسب می نماید یعنی از جان و دل مایه گذاشته است.
پرافتخارترین ورزشکار بازی های پاراآسیایی جاکارتا درخصوص سرماخوردگی خود در این رقابت ها مطرح نمود: از روز اولی که به جاکارتا رفتم به دلیل وجود هوای شرجی، تعریق داشتم اما هنگامی که وارد اتوبوس یا رستوران می شدم بسیار سرد بود و این تغییر دما باعث سرماخوردگی من شد، به دلیل مسابقاتم نمی توانستم آنتی بیوتیک مصرف کنم. همانطور که می دانید همه شناگران سینوزیت دارند، بنابراین با سردرد در تمام مسابقات شرکت کردم و این متاسفانه مانع شکستن رکوردهایم شد، زیرا در تمرین حتی رکوردهای آسیا را زده بودم و قصد داشتم علاوه بر کسب مدال رکورد شکنی نیز داشته باشم؛ یکی از این رکوردها 100 متر کرال پشت بود که در اختیار خودم است، اما آن را هم نتوانستم بزنم. با اینکه اذیت شدم اما خداراشکر که با این وجود توانستم طلا بگیرم و مدال هایم به نقره تبدیل نشد.
شاهین ایزدیار درخصوص شرایط میزبانی اظهار کرد: میزبانی جاکارتا نسبت به دو دوره گذشته بازی های پاراآسیایی در چین و اینچئون ضعیف تر بود. اندونزی در کل کشور ضعیفی است و سرمایه زیادی ندارند ولی با این وجود نسب به بضاعتشان مسابقات را به خوبی برگزار کردند و روزهای آخر کمی شرایط بهتر شد. حمل ونقل بسیار ضعیف بود و برای کل بازی ها تنها یک ایستگاه اتوبوس داشتند و این ترافیک زیادی ایجاد کرد.
وی افزود: در جاکارتا مشکل غذا داشتیم؛ مجبور بودم که فقط ماکارونی بخورم، زیرا برنج هایشان با ما متفاوت بود و ادویه هایی که استفاده می کردند نیز بسیار تند بود و قابل خوردن نبود، این مشکل غذایی در عملکردمان بسیار تاثیر گذاشت، فقط به خاطر مسابقه غذا می خوردم، دو روز بعد از مسابقاتم اصلاً غذا نخورده و فقط میوه می خوردم، زیرا آن غذاها واقعاً با مزاج ما ایرانی ها سازگار نبود. برگزار نماینده بازی ها اجازه نمی دهد که هر کشور همراه خود آشپز بیاورد. در بازی های آسیایی گذشته برای هر کاروان غرفه هایی بود که غذای مخصوص آن کشور را طبخ می کرد اما در جاکارتا به این صورت نبوده و غرفه ها بسیار کم بود و ما بیشتر سعی می کردیم که با ماکارونی و میوه خود را سیر کنیم.
دارنده مدال طلای جاکارتا اعلام کرد: از اینکه سایر شناگران مدال نگرفتند بسیار ناراحت بودم، حتی در فرودگاه امام به مربی ام گفتم که اگر امکان دارد من یکی از این مدال ها را به بچه ها بدهم اما گفتند چون رسانه حضور دارد، وجه خوبی ندارد که مدال هایت کم گردد. با بعضی از این شناگران که از عدم کسب مدال ناراحت بودند صحبت کردم و سعی می کردم آرامشان کنم، اما واقعاً سخت بود. هیچ جا بدون مدال نبوده ام اما زمانی که 5 طلایم در اینچئون نقره شد این حس بد را چشیدم.
شاهین ازدیار درخصوص غیرفعال کردن اینستاگرامش پیش از بازی های پاراآسیایی جاکارتا گفت: جهانی مجازی کمی ذهن آدم را درگیر می نماید. ممکن است عمداً یا سهوا پیغامی از سمت فردی دریافت گردد و موجب درگیری ذهنی شده یا روحیه آدم را بهم بریزد، به همین دلیل تصمیم گرفتم که 50 روز مانده به مسابقات آن را کنار بگذارم و دی اکتیو کنم. آن جا قول دادم که ان شاء الله پست بعدی با 6 مدال طلا باشد که خداراشکر این رخ داد و روسفید شدم.
وی توضیح داد: محمود خسروی وفا، رئیس کمیته ملی پارالمپیک، همواره از ما حمایت کرد؛ مخصوصاً از یک سال قبل از مسابقات پاراآسیایی جاکارتا به این دلیل که ورزشکار طلایی بودم، ماهی 4 میلیون تومان حقوق ثابت داشتم. ترجیح دادم که در مشهد اردوهای غیرمتمرکز داشته باشم و به صورت خصوصی زیر نظر مهدی ضیایی کار می کردم.
این شناگر خراسانی درخصوص حمایت های اجرا شده از جانب مسئولان استانی مطرح نمود: هادی رضایی، رئیس هیئت جانبازان و معلولین و سرپرست کاروان ایران در جاکارتا نیز بسیار لطف داشتند و هر زمان که می خواستیم استخر را در اختیارمان قرار می دادند. مجید مشتاق رئیس هیئت شنای خراسان نیز 5 ماه قبل از جاکارتا و از زمانی که درخواست کردیم استخر 50 متری شهید حججی را در اختیار ما گذاشتند. شاید بتوان گفت بخش عظیمی از این پیروزیتم را مدیون این استخر 50 متر هستم.
ایزدیار افزود: برای کاروان ایران مراسم بدرقه داشتیم اما مشهد در برگزاری این مراسم کمی ضعیف عمل کرد، با این حال مراسم استقبال خیلی پرشورتر برگزار گردید و همه به فرودگاه آمدند.
وی درخصوص پاداش دریافتی برای کسب مدال اعلام کرد: پاداش وزارت ورزش و جوانان برای مدال طلا 160 سکه است. از قوانین وزارت ورزش خبر ندارم که این پاداش به چه صورت پرداخت می گردد اما هر چه باشد ما تابع قوانین هستیم.فکر کنم پاداش ورزشکاران پاراآسیایی و آسیایی با هم در اسفند ماه پرداخت می گردد. جایزه پای سکو نیز داشتیم که پس از کسب هر مدال پرداخت می شد، برای هر مدال طلا 5 هزار دار بود، پاداش 6 طلا و یک نقره من 30 هزار و 500 دلار شد.
پرافتخارترین ورزشکار مسابقات پاراآسیایی جاکارتا در مورد تاثیر مبلغ دریافتی بر زندگی خود، گفت: قطعاً مبلغ زیادی است و زندگی ما نیز پر از مسائل است. بخشی از مبلغ پرداختی را باید برای آینده ام سرمایه گذاری کنم و بخشی از آن نیز باید صرف تمرینم برای رقابت های بعدی گردد.
ایزدیار اظهار کرد: گرشاسبی با من تماس گرفت و برای تماشای بازی پرسپولیس و السد به استادیوم می روم؛ ان شاء الله به فینال می رویم. همه تیم ها قابل احترام هستند اما هر کس تیم محبوبی دارد، من کلاً رنگ قرمز را بیشتر دوست دارم. از کودکی چون رنگ قرمز را دوست داشتم به سراغ پرسپولیس رفتم اما بعد از آن نیز از نام پرسپولیس خوشم آمد. پرسپولیس در آسیا نماینده ایران است و صعودش به فینال افتخاری برای فوتبال ایران خواهدبود.
وی مطرح نمود: با تمام ورزشکاران دوست هستم اما با تیم وزنه برداری و دو ورزشکار رشته دوومیدانی صمیمی تر هستم. در وزنه برداری با سیامند رحمان و در دوومیدانی با محمد خالوندی و عرفان حسینی که هر دو در پرتاب نیزه هستند، صمیمی هستیم.
شناگر خراسانی تیم ملی شنای معلولان ایران توضیح داد: از لحاظ اقتصادی تاکنون درتوانم نبوده که به بچه های که مانند خودم هستند یاری کنم اما زیاد بوده اند افرادی که در زمینه شنا به آنان یاری نموده یا به ایشان امید داده ام. در آینده نیز پس از کسب مدال در پارالمپیک می خواهم مربی گری شنا را ادامه دهم و ان شاء الله به افتخارآفرینی بیشتر برای تیم ایران یاری می کنم.
شاهین ایزدیار اعلام کرد: گاهی اتفاق می افتاد که تیم شنا نتیجه ضعیف می گرفت مانند ناکامی در اینچئون، که از هشت شناگر اعزامی تنها من مدال گرفتم که همه آن ها نیز نقره بود و این اتفاق اصلاً برای فدراسیون و کمیته ملی المپیک جالب نبود؛ پس از آن تقریباً زیاد به شنا بها نمی دادند و فدراسیون به مشکل اقتصادی خورده بود، اما اکنون به مدت یک سال است که بودجه پارالمپیک و المپیک از هم جدا شده و وضعیت پارالمپیک بسیار بهتر شده است.
وی درخصوص کسب مدال در پارالمپیک ژاپن، اظهار کرد: واقعاً سخت است، اما اگر این دو سال باقی مانده تا 2020 ژاپن را به یک اردوی خارجی در کشورهایی مانند مجارستان یا اسپانیا که اکنون با ایران قرارداد بسته اند اعزام شوم، قطعاً روی سکو می روم.
پرافتخارترین ورزشکار کاروان ایران در جاکارتا افزود: اگر به اردوی خارجی اعزام شوم، نتیجه خوبی به دست می آید، اما اگر این اتفاق نیفتد نیز اگر امکانات از ما گرفته نگردد، در ایران و در همین مشهد زیر نظر مهدی ضیایی تمام کوششم را می کنم. مجید مشتاق یک لاین از استخر 50 متر شهید حججی را در اختیار ما قرار داد درصورتی که ورزشکاران خودشان در فشار هستند؛ شناگری مانند آریا نسیمی شاد که در ریو شناگر المپیکی ایران بود نیز در این مجموعه حضور دارند و حریف تمرینی خوبی برای من است. شنا کردن در کنار این ورزشکاران افتخار بزرگی برای من است و باعث پیشرفت بهتر و سریع تر من می گردد.
ایزدیار اظهار داشت: در پارالمپیک شناگران، نسبت یه سایر رشته های ورزشی، رکوردهای نزدیکی به ورزشکاران المپیکی دارند، یعنی رکورد ماده 100 متر کرال سینه در کلاس اس10پارالمپیک، یعنی کمترین معلولیت، 50 ثانیه است در صورتی که رکورد افراد سالم ایران در این ماده 51 ثانیه است؛ یعنی اگر شناگران سالم ما نیز در این رقابت حضور پیدا نمایند جزو سه نفر برتر نخواهند شد؛ این رکورد در المپیک 48 ثانیه است یعنی تنها 2 ثانیه فاصله دارند.
وی ادامه داد: البته 2 ثانیه در رشته شنا زیاد است اما باتوجه به معلولیتی که دارند واقعاً رکورد خوبی دارند، اما این رکورد در رشته های دیگر مانند دوومیدانی بسیار فاحش تر است، یعنی اگر ورزشکاران تیم ملی ایران در پارالمپیک شرکت نمایند حداقل در دو یا پرتابی ها به مدال طلا دست پیدا می نمایند اما در شنا این اتفاق نمی افتد چون واقعاً حریفان قدر هستند.
این شناگر خراسانی در مورد رقبای خود در عرصه بین المللی، گفت: رقیب اصلی من لین از کشور چین بود که از سال 2016 ورزش را کنار گذاشت اما بعد از آن رقیب قزاقم به نام دیمیتری لی است که در جاکارتا پس از من تمام مدال های نقره و برنز را به دست آورد و تنها در 400 متر که تخصصش است توانست من را شکست دهد و با رکورد خوبی شنا کرد و در نهایت فکر می کنم یک مدال طلا 2 نقره و یک برنز به دست آورد.
شاهین ایزدیار افزود: در آسیا اکنون رقیب اصلی ام قزاقستان است که بسیار سرمایه گذاری نموده و واقعاً رکوردهایشان کم شده و پیشرفت داشته اند؛ شناگر قزاق در بعضی از مسابقات با اختلاف صدم ثانیه از من مغلوب شد. کشور اندونزی و ژاپن نیز از دیگر رقبای آسیایی من هستند. در عرصه جهانی نیز آمریکا، استرالیا و فرانسه مهد شنای جهان هستند ولی ایران نیز تقریباً با این کشورها درحال رقابت است.امیدوارم که در 2020 بتوانم روی سکو بروم.
وی توضیح داد: در شنا تقریباً تا زمانی که فرد به جایی نرسد، از طرف مسئولین حمایت نمی گردد و باید خودش به یاری خانواده این جهت را آغاز کند و آنقدر کار کند تا به درجه ای برسد که مسئولین از او حمایت نمایند؛ البته این امری طبیعی است زیرا اگر قرار باشد به همه ورزشکاران درسطح پایین یاری نمایند بی انصافی است و آنقدر بودجه در اختیار ندارند. شنا تقریباً رشته پر خرجی است زیرا هزینه استخرها بالا است و مربیان یا مدیران استخر باید درآمدزایی داشته باشند، بنابراین خانواده ها باید حمایت نمایند تا فرد بتواند به درجه ای برسد.
دارنده مدال طلای بازی های پاراآسیایی جاکارتا درخصوص زیرساخت های موجود در استان، گفت: در مشهد 3 استخر استاندارد است که می گردد در آن مسابقه برگزار کرد، استخر دانشگاه فردوسی، استخر دانشگاه علوم پزشکی و استخر شهید حججی. استخر 50 متر شهید حججی در اختیار ما گذاشته شده و آن جا مسابقه می دهیم.
شاهین ایزدیار مطرح نمود: هنوز مسئولین استانی به من قولی نداده اند. من چیزی نمی خواهم، تنها امیدوارم باشگاه بدنسازی و استخر از این به بعد نیز در اختیارمان قرار داشته باشد.
وی اعلام کرد: اکنون خراسان یکی از بهترین استان هایی است که در رشته شنا فعالیت دارد و 12 سال است که در این حوزه در کشور اول می گردد، بعد از آن تهران و کرمان نیز خوب کار می نمایند. در کلاس خودم شناگری به نام ابوالفضل ظریف است که 11 سال سن دارد و دستش نیز مانند من است، اگر مسئله ای پیش نیاید و خانواده اش از او حمایت نمایند، چون از سن کم آغاز نموده و زیر نظر مهدی ضیایی تمرین می نماید اگر کسی قرار باشد رکودهای من را بزند ایشان است.
پرافتخارترین ورزشکار مسابقات پاراآسیایی جاکارتا با اشاره به اینکه ساختار ورزشی نیز در کشف استعداد او موثر بوده، اعلام کرد: مسابقاتی تحت عنوان استعداد یابی برگزار می گردد که در آن افراد زیادی در سنین کم می آیند و شناخته می شوند. تقریباً از همان کودکی با رکودهایی که می گذارند، فیزیک بدنی شان و.. معین است که در آینده چطور خواهند بود.
وی خاطر نشان کرد: تمرین حرفه ای و زندگی قهرمانی بسیار سخت است اما زمانی که مدال می گیری و این همه سال تمرین و فشار در صدم ثانیه از جلوی چشمانت رد می گردد به نظر من می ارزد.
این شناگر خراسانی درخصوص الگوی ورزشی خود، مطرح نمود: هادی ساعی و حمید سوریان، واقعاً نخبه ورزش ایران هستند. با هادی ساعی ارتباط ندارم و فقط کلیپ های ایشان را دیده ام. کسی در ایران از لحاظ ذهنی مانند هادی ساعی نیست، به اندازه ای ذهن ایشان قوی است که در یکی از مسابقات و قبل از فینال خبر فوت پدرشان را دریافت می نمایند ولی می توانند تمرکزشان را حفظ نمایند و بعد از خاتمه مسابقه روی تاتامی گریه می نمایند.
شاهین ایزدیار درخصوص بهترین خاطره ورزشی اش، اظهار کرد: قبل از کسب این 6 مدال طلا، راه یابی به فینال پارالمپیک لندن بود که برای اولین بار صورت گرفت، بهترین خاطره ورزشی ام بود. اولین و تنها نماینده ای بودم که در پارالمپیک لندن و ریو شرکت کردم و توانستم در ماده 100 متر قورباغه به فینال برسم؛ در شنا به فینال رسیدن یعنی کسب مدال، زیرا بسیار نزدیکیم و رقابت فشرده است. بعد از راهیابی به فینال در لندن به اندازه ای مسرور شده بودم که سردرد گرفته و با سردرد به مسابقات بعد از ظهرم رفتم، اما بعد از آن شیرینی این 6 مدال طلا در جاکارتا بسیار بهتر بود.
وی مطرح نمود: برای ازدواج زود است زیرا اگر قرار باشد ازدواج کنم باید وقتم را برای آن فرد بگذارم و باتوجه به این که تمام وقتم را یا در تمرین هستم یا وقتی که به خانه می آیم خسته ام و باید بخوابم این کم لطفی در حق طرف مقابل است و تا جایی که شنا کنم این تصمیم را ندارم؛ چه خوب است که اگر این اتفاق قرار است بیفتند آن شخص نیز یک ورزشکار حرفه ای باشد که شرایط را کامل درک کند.
دارنده مدال طلای بازی های پاراآسیایی جاکارتا درخصوص بزرگترین آرزوی خود، گفت: بزرگترین آرزوی من روی سکوی پارالمپیک رفتن است که ان شاء الله آن را به دست می آورم؛ قبل از آن نیز کسب مدال و افتخاردر پاراآسیایی یکی از آرزوهایم بود که خداراشکر به آن رسیدم و از آن مهم تر این که پس از کسب 6 مدال طلا به عنوان برترین ورزشکار این دوره از رقابت ها ازمیان 43 کشور شرکت نماینده انتخاب شدم. افتخار خیلی بزرگی بود که یک ورزشکار ایرانی و از جمله شنا در رنک بهترین ورزشکاران قرار بگیرد.
شاهین ایزدیار افزود: من تا زمانی که روی سکوی پارالمپیک نروم شنا را کنار نمی گذارم، امیدوارم که این اتفاق در پارالمپیک 2020 بیافتد اما تا جایی که بتوانم ادامه دهم و برای تیم ملی ایران افتخارآفرینی کنم شنا می کنم؛ فکر می کنم حداقل تا هفت سال دیگر شنا می کنم.
وی در پاسخ به این سوال که اگر شناگر نمی شد چه رشته ای را انتخاب می کرد؟ مطرح نمود: بعد از شنا رشته تکواندو را خیلی دوست دارم و شاید تکواندوکار می شدم. استعدادم در تکواندو بالا بود، در کودکی تنها سه ماه تکواندو کار کردم و در آن مدت آنقدر پیشرفت کردم که باتوجه به معلولیتی که داشتم در مبارزه با افراد سالم، مقام اول استان را به دست آوردم.
این شناگر خراسانی تیم ملی شنای معلولان کشورمان گفت: در مسابقات جاکارتا بیش از ده نفر از پدر و مادرها در اینستاگرام به من پیغام دادند که فرزند ما نیز چنین مسئله ای دارد اما نمی دانستیم که باید چکار کنیم، امروز شما را دیده و می خواهد به رشته شنا رفته وقهرمان گردد. من نیز بسیار استقبال نموده، یاریشان کردم و تا جایی که می توانستم مربی خوب به آن ها معرفی کردم، بعضی از آنان نیز با توجه به شرایط جسمانیشان به درد رشته شنا نمی خوردند که باز هم برای ورود به رشته های دیگر یاریشان کردم؛ در دوران کودکی، خودم این شرایط را گذرانده ام و اکنون بسیار مسرورم و حس خوبی دارم که باعث شدم بچه هایی که مورد تمسخر هم سن و سالانشان قرار می گیرند این را برای خودشان ببینند که شاید بتوانند در آینده قهرمان شوند.
وی افزود: تقریباً در دو ماه آخر خیلی فشار رویم بود. ترس از نتیجه داشتم که اگر 6 مدال نگردد چه چون به مردم قول داده بودم خیلی از شب ها به این خاطر نمی خوابیدم. مربی، کادر فنی و آقای خسروی وفا می گفتند بمب انرژی هستی و به سایر ورزشکاران انرژی می دهی، اما در آن مدت واقعاً خودم دچار بحران شده و استرس وحشتناکی داشتم. اولین بار بود که اینگونه شده بودم و خیلی می ترسیدم. حتی در یک مقطع شاید به مدت دو هفته رکوردهایم بسیار به هم ریخته بود در تمرین که صابر مهری بسیار به من یاری نموده و از تهران آمد، ایشان مشهدی هستند اما ساکن تهران هستند. با یاری دوستان روز به روز بهتر شدم، حتی شب اولین مسابقه تا صبح نخوابیدم و طلا را که گرفتم کمی خیالم راحت شد اما باز هم برایم سخت بود تا اینکه آخرین، و ششمین طلا در 100 متر پشت به دست آمد.
وی توضیح داد: مدال اول و آخرم بسیار سخت بود، صدمتر پروانه که اولین مدالم بود که هر سه نفر برتر یک دقیقه و 30 ثانیه شنا کردیم و با اختلاف صدم ثانیه اول شدم مدال آخرم نیز به همین صورت بود و علاوه بر این انرژی ام نیز به دلیل سرماخوردگی کامل تحلیل رفته بود و سردردم اذیتم می کرد و شب آخرین مسابقه نیز نخوابیدم و یک دقیقه و 9 ثانیه و 23 صدم ثانیه شنا کردم و رقیبم، شناگر هندی، تنها با اختلاف 12 صدم ثانیه با من نقره گرفت. این دو مدال بسیار برای من ارزشمند بود.
ایزدیار گفت: چین به اندازه کل جمعیت ایران معلول دارد. مردم و اصحاب رسانه لطف داشتند و مقایسه کردند که اگر من کشور بودم با مدال هایی که کسب کردم، در رتبه سیزدهم قرار می گرفتم و این افتخار بزرگی بود. در شنا قزاقستان 25 شناگر آورده بود و من و محمد حسین کریمی که در بخش نابینایان است به تنهایی توانستیم قزاقستان را گرفته و به رتبه چهارم برویم.
وی توضیح داد: اولین مربی من، استاد احمدی بود. در کرج مربیان زیادی داشتم، آقای چگینی، حسینی و ... تک تک این مربیان برای من زحمت کشیده اند. کسی که من را با شنای معلولین آشنا کرد آقای کیاحیرتی بود، ایشان جانباز بود و پدر یکی از شناگران.
منبع: خبرگزاری ایسنا