آثار تخریب پتروشیمی بر محیط زیست
به گزارش فروشگاه ویژه ها، به کرات در رسانههای عمومی شنیدهایم که صنایع نفت و گاز کشور، به خصوص صنایع پتروشیمی که ذاتاً جزو صنایع آلودهکنندة محیط زیست هستند، در زمینة رعایت مسائل محیط زیستی استاندارد یا جایزة جدیدی گرفتهاند. این تبلیغات به حدی است که حتی سایتهای اینترنتی ویژهای برای اطلاعرسانی در خصوص مسائل زیست محیطی

آثار تخریب پتروشیمی بر محیط زیست
آنالیز پتروشیمی محیطزیست
به کرات در رسانههای عمومی شنیدهایم که صنایع نفت و گاز کشور، به خصوص صنایع پتروشیمی که ذاتاً جزو صنایع آلودهکنندة محیط زیست هستند، در زمینة رعایت مسائل محیط زیستی استاندارد یا جایزة تازهی گرفتهاند. این تبلیغات به حدی است که حتی سایتهای اینترنتی ویژهای برای اطلاعرسانی در مورد مسائل زیست محیطی پتروشیمی به وجود آمده است. اما در مقابل، بعضی کارشناسان نظرات متفاوتی دارند. در جهت آنالیز این موضوع، گروه نفت و گاز شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران، به تبادل نظر با جمعی از کارشناسان و مسئولان مرتبط پرداخته و علل آلودگی صنایع پتروشیمی، اقدامات انجام شده در راستای کاهش این آلودگی و نواقص موجود را مورد آنالیز قرار داده است. جمعبندی از این گزارش، که در هر مورد تعیینات کارشناس گویندة نظرات هم ذکر شده است، در زیر ارائه شده است:مقدمه
(ابعاد چالشهای محیط زیست پتروشیمی)خلیج فارس و دریای عمان، جزو متنوعترین زیست بومهای جهان هستند و شرایط خاص این منطقه ها، از نظر تنوع ویژة رویشگاههای گرمسیری، گونههای مختلف جانداران آبزی و غیره، حساسیت ویژهای را برای این محیطهای آبی بهوجود آورده است. این منطقه ها به واسطة شرایط خاص آبوهوایی، واجد نادرترین و حساسترین زیست بومهای دریایی و جوامع گیاهی و جانوری ایران و منطقه هستند که از جمله میتوان به آبسنگهای مرجانی، جنگلهای گرمسیری مانگرو، زیستگاههایی نظیر هورها و خورها، پستانداران آبزی، لاکپشتهای آبی، ماهیان زینتی و تجاری و رویشگاههای گرمسیری اشاره نمود.
احداث مجتمع های متعدد نفت، گاز و پتروشیمی درکنار این منطقه ها و پیامد آن مانند ایجاد پسابهای نفتی و شیمیایی، آلودگی صوتی، سوزاندن گازهای تفکیکی، جمع شدن مواد زائد شیمیایی، دفع زباله و مواردی از این دست، چالش بزرگ زیستمحیطی است که باید مورد آنالیز قرار گیرد.
به اعتقاد بعضی کارشناسان، وجود این چالشها در کنار توسعه صنایع پتروشیمی کشور (خصوصا منطقه ویژه ماهشهر) بدون انجام ارزیابیهای زیستمحیطی صحیح، در آیندهای نزدیک، منجر به تبدیل خلیج فارس و خورموسی به مرداب خواهد شد.(ماخذ 2)
از یک طرف، با آلودگیهایی روبرو هستیم که بهعینه در منطقه ها پیرامون صنایع پتروشیمی مشاهده میشوند و به طور کلی در ادبیات موضوع هم صنایع نفت و گاز، به خصوص صنایع پتروشیمی در زمره صنایع آلاینده محیطزیست قرار میگیرند، ولی از طرف دیگر، مشاهده میکنیم صنایع پتروشیمی کشور، هر روز استاندارد و جایزه صنعت سبز تازهای گرفته و روی آن تبلیغ میکنند. لذا باید نظرات کارشناسان و صاحبنظران را در این خصوص جویا شد:
الف) نمونه هایی از آلایندگی زیست محیطی صنایع پتروشیمی
در صنایع پتروشیمی و پالایشگاهی، بر اساس نوع مواد مصرفی و فراوریی و بعلاوه مرحلة فرآیندها، نوع و اندازه آلایندگیهای این صنایع فرق دارد. بدین معنی که در فرآیندهای مختلف، امکان آلودگی در سه مرحلة جمعآوری مواد اولیه، فراوری و تبدیل مواد واسطه و جمع آوری و انبار مواد فراوری شده، محتمل میباشد.یکی از کارشناسان محیطزیست، نمونههای زیر را برای هر سه مرحلة فوق بر میشمارد: نشت فرمالدهید ناشی از تهیه و انتقال متانول مورد احتیاج برای واحدهای فراوری اسید استیک و MTBE، ورود پسابهای مجتمعهای پتروشیمی بندر امام، رازی و خارک به خورموسی و خلیج فارس، نشت مواد آروماتیکی نظیر بنزن در پتروشیمی اصفهان و پراکنده شدن گوگرد در فضای اطراف مجتمعهایی نظیر پتروشیمی رازی بهعلت انبار شدن در فضای باز؛ چنانکه ملاحظه شد این نمونهها از هر سه مرحلة جمعاوری مواد اولیه، فراوری و انبارسازی ذکر شدند. (ماخذ4)
بعلاوه یکی دیگر از کارشناسان، نمونههایی از اثرات مختلف زیست محیطی این آلودگیها را بر میشمرد: تخریب مرجانهای طبیعی در عسلویه و خلیج نایبند به منظور احداث واحدهای تازه، تخریب زیست بوم خلیج فارس و تبدیلشدن خورموسی به مرداب بهعلت رعایت نکردن اصول صحیح جایگیری مجتمعهای پتروشیمی، از بین رفتن صدفهای مرواریدساز خلیج فارس بعلت آلوده شدن آبها به مواد شیمیایی مختلف و مضر غیرقابل تجزیه، هیدرولیز شدن تخم موجودات آبزی، بارورنشدن و ازبین رفتن آبزیان در مرحله نوزادی و از بین رفتن امنیت شغلی صیادان و در نتیجه کوشش برای صید در نقاط عمیق و دوردست (ماخذ2). تنها یک بازدید کوچک از منطقه های نظیر ماهشهر و بندر امام، استشمام آمونیاک موجود در هوا، مشاهدة پسابهای ورودی به دریا و شنیدن درددل بومیانی که زندگی خود را متاثر از این آلودگیها میبینند، هر فرد منصفی را به تصدیق وجود این مسائل وامیدارد.
ب) فعالیتهای زیستمحیطی شرکت ملی صنایع پتروشیمی:
اما در مقابل نقل نظرات کارشناسان زیست محیطی، باید پای صحبت مسئولین شرکت ملی صنایع پتروشیمی هم نشست و دید که برای بهبود این شرایط و کاهش آلایندگی، چه فعالیتی داشتهاند.سخنان مسئولان پتروشیمی و گزارشات و طرحهای گذشته، حال و آیندة شرکت ملی صنایع پتروشیمی نشان میدهد که این شرکت، اولویت زیادی برای حفظ محیط زیست در مجتمعها قائل شده است: موظف ساختن کلیة مجتمعهای پتروشیمی به اخذ گواهینامههایی نظیر ISO14000 از مؤسسات معتبری نظیر SGS و DNV که مورد تایید سازمان محیط زیست و مؤسسه استاندارد باشند، کوشش به منظور دریافت اولین و دومین جایزة ملی محیط زیست و موفقیت در این امر و دریافت اسم برترین صنعت سبز برگزیده، صنعت پاک و صنعت سبز به وسیله مجتمعهای اصفهان، اراک، خراسان، شیراز و تبریز از سازمان محیط زیست، کاهش ضایعات فراوریی، کوشش به منظور تصفیة پسابها و بازیافت پسماندها و توسعة فضای سبز موجود، از جمله اقدامات پتروشیمی در راستای نیل به اهداف ذکر شده میباشد.
در این راستا بعضی از فعالیتهای ویژه پتروشیمی برای حفظ محیط زیست به توضیح زیر است (مأخذ 1):
1) تصفیه فاضلابهای صنعتی و بهداشتی
شناسایی دقیق فاضلابها و اندازهگیری کمی و کیفی آلایندهها در کلیة واحدهای پتروشیمی انجام شده و سیستمهای تصفیه فاضلابهای صنعتی و بهداشتی در کلیه مجتمعها احداث شده است. بنا به گزارشات پتروشیمی، در حال حاضر در تمام مجتمعهای پتروشیمی، فاضلابهای فراوریی در مجتمعها جمعآوری و بطور اصولی تصفیه گشته و مطابق استانداردهای سازمان محیط زیست به محیط تخلیه میشود و آبهای حاصله مجدداً در خط فراوری مورد استفاده قرار میگیرد. در حال حاضر، در پتروشیمی اراک، پسابهای صنعتی به اسم آب فرآیند و یا در آبیاری فضای سبز مورد استفاده قرار میگیرد. در مجتمعهای پتروشیمی رازی و بندر امام هم برنامه مدیریت فاضلابهای صنعتی در حال اجرا بوده و با جدیت دنبال میشود. حتی در بعضی منطقه ها مانند ماهشهر، در حالی که واحدهای صنعتی هنوز به بهرهبرداری نرسیدهاند، تصفیهخانهها در مرحله بهرهبرداری و راهاندازی قرار دارند.2) کوشش برای جلوگیری از آلودگی هوا
در زمینة رفع آلودگی هوای حاصل از فعالیت صنایع پتروشیمی، مطالعات ارزیابی کمی و کیفی آلایندهها انجام شده و اقدامات لازم جهت کنترل آنها در حال اجرا است؛ در مجتمع رازی دو طرح بهصورت همزمان جهت حذف آلایندههای آمونیاکی در حال مطالعه میباشد و در بعضی مجتمعها نظیر اراک و بندر امام، دستگاههای پیشرفتة اندازهگیری آلایندههای اتمسفری و دوربینهای مداربسته خریداری شده و به صورت روزانه و online مبادرت به اندازهگیری آلایندهها و بهسوزی مشعلهای موجود میشود.3) رفع مواد زاید جامد
پروژههای متعددی جهت شناسایی، طبقهبندی، تفکیک، پردازش و دفع اصولی مواد زاید جامد اعم از صنعتی و شهری، در مجتمعها به انجام رسیده است. بعلاوه شرکت ملی صنایع پتروشیمی با حمایت از بعضی شرکتها و صنعتگران، نسبت به جمعآوری و بازیافت زایدات پلاستیکی و PET (که امروزه از معضلات زیستمحیطی کشورمان هستند) اقدام نموده است.4) انجام پژوهشهای زیستمحیطی
شرکت ملی پتروشیمی در راستای حل معضلات زیستمحیطی مجتمعهای پتروشیمی و توسعة ارتباط صنعت با دانشگاه، به انجام پژوهشهای زیستمحیطی دست زده است. این فعالیتها بر محور اصلاح فرآیند و کاهش دورریزها، تصفیة آبوفاضلاب، کنترل آلودگی هوا و بازیافت ضایعات پلیمری راسخ است.5) توسعة فضای سبز
بنا به گفتة مسئولین پتروشیمی، تلفیق صنعت با فضای سبز، یکی از اهداف اصلی مجتمعها میباشد. طبق استانداردهای زیستمحیطی، باید دهدرصد از فضای صنعتی به فضای سبز اختصاص داده شود؛ ولی در پتروشیمی درصدهای بالاتری به این مساله اختصاص داده شده است. به اسم مثال، در پتروشیمی اصفهان در مقابل 65 هکتار فضای صنعتی، 85 هکتار فضای سبز احداث شده است. در حال حاضر، حدود 1000 هکتار فضای سبز در اطراف و داخل 9 مجتمع فراوریی فعلی، احداث شده است و از آنها نگهداری میشود. آبیاری این فضای سبز با استفاده از پسابهای صنعتی تصفیهشده صورت میپذیرد که تا حد زیادی از مصرف آب خام کاسته است.مواردی که برشمرده شد، بخشی از کوششهای شرکت ملی پتروشیمی جهت کاهش و رفع آلودگیهای زیستمحیطی فعالیتهای این صنعت میباشد که نسبت به صنایع دیگر، چالشهای زیستمحیطی بیشتری را ایجاد میکند.
ج) پاسخگویی کارشناسان به گزارشات پتروشیمی:
در بخش قبل، گزارشات پتروشیمی از کوششهای به بعمل آمده در جهت کاهش آلودگی محیط زیست مطرح شد.اما با وجود این کوششها، چرا اغلب کارشناسان محیط زیست که از خارج حوزة صنعت پتروشیمی، فعالیتهای آن را مورد نقد قرار میدهند، در بیشتر موارد ابزار نارضایتی و در بعضی موارد اظهار ناامیدی مینماید؟ در ادامة مطلب، به آنالیز علل این نارضایتیها و راهحلهای پیشنهادی میپردازیم:
1) جایگیری مجتمعهای پتروشیمی کشور:
امروزه باید اثرات زیستمحیطی صنعتی که احتمال بروز آلایندگی در آن وجود دارد، قبل از احداث ارزیابی شود و به این سوال پاسخ داده شود که آیا احداث واحدهای صنعتی در مکان مورد نظر، صحیح است یا خیر؟ سپس با رعایت اصول زیستمحیطی اقدام به احداث مجتمع صنعتی در محل مناسب شده و در ساخت مجتمع، تمامی شرایط برای عواملی نظیر پسابها، دفع مواد زائد و غیره پیشبینی شود.بعضی کارشناسان بر این عقیدهاند که در زمینة استقرار صنایع پتروشیمی در مجاورت آبهای آزاد، منافع مالی نسبت به مصالح زیستمحیطی ترجیح داده شده است. در ایران تا به امروز هیچ تدبیری جهت جایابی صحیح صنایع پتروشیمی وجود نداشته و از الگوی تعیین زیستمحیطی تبعیت نشده است. سازمان محیطزیست هم از ابتدا بصورت منظم بر جانمایی و فعالیت این تأسیسات نظارت دقیقی اعمال ننموده و به نوعی بر اساس سیاست جاانداز، راهبنداز عمل شده است. در موارد متعدد، دیده شده که پس از شروع کارهای عمرانی و ساخت بخشهای ساختمانی، بهعلت فشار سازمان حفاظت محیط زیست، مجری به مطالعات زیستمحیطی میپردازد که ارزش چندانی ندارد؛ زیرا در این حالت، بهغیر از بعضی توصیهها در مورد کاهش آثار زیستمحیطی، نمیتوان کار مؤثری انجام داد. از این رو در پی احداث مجتمعهای بزرگ پتروشیمی، مسائلی نظیر تخریب منطقه ها ساحلی، ورود پسابهایی که از این واحدها وارد دریا میشوند و نشت موادی نظیر جیوه و آرسنیک و بعلاوه آلودگی زمینهای کشاورزی به محصولاتی نظیر گوگرد، چندان غیرمترقبه نخواهد بود. (ماخذ 2)
البته مسئولین پتروشیمی هم با این مسأله موافقاند که مکانیابی و احداث و طراحی فرآیند بعضی مجتمعها نظیر مجتمع پتروشیمی بندرامام، سالها پیش صورت پذیرفته که مسائلی را بهدنبال داشته است و کوشش محیطزیست پتروشیمی در جهت کاهش این مسائل میباشد؛ اما گفته میشود، در مورد منطقه ویژه ماهشهر و پارس جنوبی، مطالعات ارزیابی اثرات زیستمحیطی (EIA) جامعی قبل از احداث این منطقه ها انجام شده و به تأیید دفتر ارزیابی سازمان حفاظت محیطزیست هم رسیده است و مستندات آن هم جهت استناد موجود میباشد. بنابراین این مجتمعها از نظر زیانهای زیستمحیطی، کمترین خسارت ممکن را بهدنبال خواهند داشت. اما در مقابل این رأی مسئولین پتروشیمی هم بعضی کارشناسان اعلام نمودهاند:
در عسلویه مرجانهای طبیعی به وسیله دینامیت منفجر و تخریب شدهاند، خلیج نایبند به تدریج به مرداب تبدیل شده و خورموسی هم که منطقه ویژة ماهشهر با مجتمعهای بزرگ پتروشیمی درکنار آن احداث شده، بهعلت تعویض کل آب آن در هر پنج سال یکبار، بر اثر آلودگی مجتمعها به مرداب تبدیل خواهد شد. لذا این مسائل و آن مستندات، گواهی بر عدم توجه کافی صنایع پتروشیمی نسبت به جایگیری صحیح مجتمعها و بعلاوه نشاندهندة عدم دقت کافی و توان کارشناسی سازمان حفاظت محیطزیست در این زمینه میباشد (مأخذ 2).
2) بهکارگیری تکنولوژیهای غیرکارآمد و عدم استفاده از تکنولوژیهای روز:
به گفتة گروه دیگری از کارشناسان، مقایسة شرایط آلایندگی صنایع کشور نظیر صنعت پتروشیمی با صنایع مذکور در کشورهای توسعهیافته، نشانگر ارتباط مستقیمی بین عدم برخورداری از تکنولوژیهای روز و کارآمد با آلودگی محیطزیست میباشد؛ بهاسم نمونه، محصولات پلیمری که در حال حاضر فراوری میشود، از مونومرها و مواد اولیة آلی خطرناکی ساخته میشود که بسیار سرطانزا است. بخشی از این مواد در فرایند تبدیل مواد اولیه به محصول، در پلیمر باقی میمانند که در سرانجام فرآیند، دفع شده و منجر به آلودگیهای فراوان زیستمحیطی خواهند شد. علت اصلی این مسائل عدم بهرهگیری از تکنولوژیهای مناسبی است که در کشورهای پیشرفته مورد استفاده قرار میگیرد؛ از آنجاییکه صنعت پتروشیمی کشور، از تکنولوژیهای بروز و کارآمدی که مواد اولیه را بهطور کامل مصرف نموده و تماماً به پلیمر تبدیل سازد، بیبهره است، فرآوری کامل صورت نپذیرفته و مواد تضییع شده به محیط دفع میشود.(ماخذ 8)فراوری الیاف اکریلیک هم مثال دیگری در این زمینه میباشد؛ بحث آثار زیانبار الیاف اکریلیک بر روی بشر مدتها است که به اثبات رسیده و در کشورهای اروپایی و آمریکا این الیاف با پلیپروپیلن جایگزین شده است. اما در کشور ما، هنوز برای طرحهای توسعة کارخانههای پلیاکریل، ماشینآلات دست دوم ساخت اوکراین، جهت فراوری اکریلیک وارد میشود (ماخذ 10).
زمانی که یک استاندارد تازه محیط زیست وضع میشود، به علت فشارهای زیستمحیطی، برای از بین بردن آلودگیهای موجود، هزینه و نیروی انسانی زیادی را متوجه خود میسازد تا درصدی از آلودگیها را کاهش دهد. محاسبات تعیین ساخته که اگر تکنولوژی تازهی که در صنعت مورد نظر به کار گرفته میشود، با استانداردهای مورد نظر مطابقت داشته باشد، علاوه بر کاهش آلودگی، با راندمان بالای خود موجب افزایش فراوری هم میشود. لذا حفظ محیطزیست میتواند ارتقای تکنولوژی را هم فراهم آورد. این روش در کشورهای اروپایی به کار گرفته شده و تکنولوژیهایی که به سرانجام عمر خود رسیدهاند و با استانداردهای مذکور مطابقت ندارند، جمعآوری میشوند. البته گاهی این تکنولوژیها به کشورهای در حال توسعه فرستاده میشود که ایران هم در این بین بینصیب نبوده است (ماخذ 7).
صاحبنظران حوزة محیط زیست بر این عقیدهاند که اگر صنعت پتروشیمی کشور ما توانمندی فراوری فرآوردهای را با حفظ استانداردهای زیست محیطی ندارد و در عین حال توان دستیابی به تکنولوژی مناسب را در خود نمیبیند، نباید به سمت فراوری آن فرآورده برود. زیرا در بعضی واحدها، بهعلت بهرهگیری از تکنولوژیهای منسوخ و قدیمی، به حدی مواد اولیه و انرژی هدر میرود که بحث تقدم صرفه مالی بر حفظ محیطزیست را هم بیمعنا ساخته است؛ چنانچه هزینههایی که باید پرداخته شود تا تکنولوژی گرانتر ولی بروزتر تهیه شود، با هزینههایی که به علت بهکارگیری تکنولوژی نامناسب در مصرف مواد اولیه، انرژی و احیای محیطزیست هدر میرود، مقایسه شود، این نتیجه حاصل میشود که مورد اول بسیار بهصرفهتر و از نظر توسعة تکنولوژی و رشد صنایع هم مفیدتر خواهد بود (ماخذ 8).
مثال: MTBE، مضر یا بیضرر؟
نمونه قابل توجه در این زمینه، استفاده از مادة MTBE میباشد که به اسم یک افزودنی، به بنزین اضافه میشود. در مورد این ماده حتی بین جامعه علمی هم مناقشه و چالش وجود دارد؛ عدهای MTBE را آلودهکننده میدانند و بر همین اساس شرکت پالایش و پخش، مصرف آن را محدود نموده و در جهان هم فرایند مصرف آن رو به کاهش است(مأخذ 6)، ولی از طرف دیگر، شرکت ملی صنایع پتروشیمی ظرفیت فراوری آن را چند برابر نموده و برنامههایی برای احداث واحدهای تازه فراوری این ماده تدوین مینماید. بنا به گزارش شرکت بازرگانی، استفاده از MTBE بهدلایل زیر مورد سؤال و تردید است:- MTBE در آبهای زیرزمینی کشورهای اروپایی و آمریکایی دیده شده است که این امر ناشی از انحلال جزیی آن در آب و نشت مخازن بنزین حاوی MTBE میباشد.
- MTBE از نقطه نظر بیولوژیکی، یک ترکیب مقاوم در آب وخاک شناخته شده، بهویژه اینکه در محیطهای غیر هوازی تخریب بیولوژیک آن بسیار کند میباشد.
- MTBE به سرعت جذب گلبولهای قرمز شده و با توزیع یکنواخت در بدنه ساختمان سلولها بویژه در کلیه و ریه، آنها را تخریب مینماید.
- مصرف MTBE به وسیله EPA آمریکا مرگبار اعلام شده است.
از این رو عدهای از متخصصان بعلت آلودگیهای موجود، وارد کردن تکنولوژی آن به کشور و استفاده از آن را به صلاح نمیدانند. در این راستا شرکت ملی پالایش و پخش هم به روشهای کمضررتر افزایش بهسوزی بنزین روی آورده و مصرف این ماده را هم در آینده محدود مینماید (مأخذ 6).
عدة دیگری از متخصصان هم با بیان اینکه این ماده در خیلی از کشورها هنوز فراوری میشود و مورد استفاده قرار میگیرد، اعتقاد دارند که مسئله ای در این زمینه وجود ندارد. علت این مناقشات را میتوان تا حدی متوجه بخش محیط زیست پتروشیمی دانست. محیط زیست پتروشیمی میبایست MTBE را بهخوبی شناخته، زیانهای آن را بهطور مستند آنالیز مینمود و با مواد جایگزینی نظیر ETBE که کمتر از نصف اندازه MTBE در آب حل میشود و عمر آن نصف عمر MTBE بوده، بعلاوه از فرمالدهید سرطانزای ناشی از MTBE عاری بوده و با سهولت بیشتری از آب حذف میشود، مقایسه مینمود. حداقل نتایج این مطالعات میتوانست توسعة ظرفیت فراوری MTBE را (که بنا به گفته کارشناسان شرکت پالایش و پخش، مازاد مصرف داخلی بوده و آینده صادرات مبهمی هم دارد)(ماخذ 6) متوقف سازد. یا شاید مطالعات مذکور میتوانست با ارایة گزارش متقن و مستدل، نگرانیهای موجود از مصرف این ماده را در جامعه رفع نموده و مانع از مجادله و مناقشه بر سر مصرف این ماده در مجامع علمی و زیست محیطی شود.
البته موارد متعددی از تکنولوژیهای روز جهان را هم میتوان مورد بحث قرار گرفته است که استفاده از آنها نهتنها در کاهش آلایندگی محیط زیست تأثیرات جدی دارد، بلکه به صرفة مالی و توسعة صنایع کشور هم منجر میشود؛ بطور کلی انتخاب تکنولوژی مناسب فراوری، به خصوص برای کشور ما که بیشتر تکنولوژیهای آن وارداتی است، برای بالابردن راندمان فراوری و در عین حال کاهش انرژی مصرفی و آلودگی محیط زیست، امری حیاتی میباشد. بنابراین پروژههای انتقال و توسعة تکنولوژی نباید بهصورتی انجام شود که ملاحظات زیستمحیطی لازم در آنها ملحوظ نشود. متأسفانه این مسأله در صنعت پتروشیمی چندان رعایت نشده است، بهطوریکه بنا به گفتة بعضی مسئولین پتروشیمی، خرید تکنولوژی به وسیله افرادی صورت پذیرفته که به علت عدم تخصص، تنها به سمت تکنولوژیهای ارزانقیمت رفته و سایر جنبهها را مدنظر قرار ندادهاند (ماخذ 5).
ایجاد مراکز مطالعات تکنولوژی که اطلاعرسانی و فرهنگسازی در زمینه تکنولوژی را هم در ردیف فعالیتهای خود قرار دهند، میتواند بدون صرف هزینههای گزاف، به راهنمایی توسعة صنایع پتروشیمی به سمت کاهش آلودگی محیط زیست منجر شود.
3) نحوه فعالیت و همکاری صنعت پتروشیمی در زمینه محیطزیست:
بعضی از کارشناسان هم از نقطه نظر نحوة همکاری صنعت پتروشیمی در بحث محیط زیست، به نقد اقدامات این صنعت میپردازند، از طرفی سیاست شرکت ملی صنایع پتروشیمی بر این است که با ایجاد دفاتر حفاظت و کنترل محیطزیست، اقدام به ساماندهی شرایط مجتمعها نموده و خطمشی زیستمحیطی خود را با موضوع کاهش ضایعات فراوریی، بازیافت پسابها، جایگزینی مواد زائد و مخرب و توسعه فضای سبز، تدوین نموده و آن را به مرحله اجرا برساند. این شرکت در گام اول، جهت موفقیت در اجرای برنامههای زیستمحیطی خود، اقدام به ایجاد دفاتر زیستمحیطی در بیشتر مجتمعهای پتروشیمی نموده و از این طریق به برقراری و تقویت ارتباط مؤثر میان مجتمعهای فراوریی با دفتر محیطزیست NPC، پرداخته است. مسئولین محیطزیست پتروشیمی معتقدند که با این حرکت، بر کلیة فعالیتهای مجتمعها نظارت داشته و آنها را به رعایت اصول حفاظت محیطزیست در کلیه بخشها وادار میکنند.اما از طرف مقابل، بیشتر کارشناسان برونسازمانی، از نحوة شفافسازی و اطلاعرسانی در زمینة فعالیتهای زیستمحیطی صنایع پتروشیمی ابراز نارضایتی نموده و از نحوة همکاری و در اختیار گذاشتن اطلاعات و عدم اجرای راهکارهای ارایه شده ناخرسند میباشند. این عدم همکاری به حدی است که بعضی کارشناسان اعتقاد دارند هیچ گونه ارتباط ارگانیک و منسجمی میان دفاتر محیطزیست پتروشیمی و سازمان حفاظت محیطزیست برقرار نمیباشد. یکی از کارشناسان، شش سال مکاتبة سازمان حفاظت محیطزیست با یکی از واحدهای پتروشیمی به منظور اخذ اطلاعات مربوط به آلایندههای آن واحد را گواهی بر این مدعا دانسته است (ماخذ 4).
در کنار این ناهماهنگی میان سازمانهای مسئول، فقدان ارتباط منسجم و مستمر با دانشگاهها هم مورد نقد بعضی کارشناسان بوده است. این کارشناسان معتقدند در صورت عدم ارتباط با دانشگاهها و کاهش اعتبار علمی و پژوهشی گزارشهای زیستمحیطی که تهیه شده و راهکارهایی که جهت اصلاح ارایه میشود، این گزارشها نمیتوانند بهاسم یک سند کاربردی مورد استفاده قرار گیرند و تنها بهاسم یک پروژة نمایشی در قفسههای ویژه به نمایش درخواهند آمد؛ زیرا نه آمار و ارقام صحیحی در چنین گزارشهایی به متخصصان و کارشناسان محیطزیست داده میشود و نه با استفاده از آن ارقام و اطلاعات، راه درمان صحیح و بجایی، طرحریزی میشود (ماخذ 8).
کارشناسان محیطزیست و اساتید دانشگاه بر این عقیدهاند که وجود ارتباط مستقیم میان دفاتر زیستمحیطی مجتمعها با سازمان حفاظت محیطزیست و دانشگاه، در این زمینه مؤثر خواهد بود. در این صورت، ردههای کارشناسی و دستورالعملهای لازم برای این دفاتر تنظیم میشود و آزمایشگاههای مجهز میتوانند مورد استفاده مشترک قرار بگیرند بعلاوه، آموزشهای لازم داده شده و در نتیجه از وجود کارشناسان زبده و دلسوز در این دفاتر اطمینان لازم حاصل میشود (ماخذ 3). در اینصورت است که میتوان دفاتر محیطزیست مجتمعها را بازوهای سازمان حفاظت محیطزیست خواند که مورد تأیید مجامع علمی معتبر، فعالیت میکنند.
4) تربیت نیروی متخصص:
در زمینة کنترل آلایندگیهای زیستمحیطی، توانایی بهدست آوردن اطلاعات و آمار دقیق هم از اهمیت بالایی برخوردار است. واحدهای پتروشیمی به علت پیچیدگی و گستردگی مواد مصرفی، واسطه و فراوریی و تنوع سیستمهای کنترلی بهکار گرفته شده، از لحاظ آنالیزهای زیستمحیطی شرایط سختتری را نسبت به صنایع دیگر دارند. لذا آنالیز آلایندگی آنها، احتیاجمند توان کارشناسی بالا و کسب اطلاعات دقیق میباشد. چنانچه اطلاعات دقیق از اندازه و نوع آلودگیها و نحوة انتشار مواد آلاینده در دست نباشد، مسائل موجود به درستی شناخته نشده و پیآمد آن، روشهای درمانی هم تأثیر چندانی نخواهند داشت.صاحبنظران و متخصصان مشکل ضعف کارشناسی را ناشی از چند عامل میدانند:
یک دسته از کارشناسان، این ضعف را حاصل عملکرد سازمان حفاظت محیطزیست میدانند و معتقدند که این سازمان باید به تقویت نیروی متخصص مربوطه و اولویتبندی صحیح پروژهها بپردازد. امروزه، طیف وسیعی از کارشناسان که در بحث محیطزیست در واحدهای مختلف فعالیت میکنند، راه به جایی نداشته و بهناچار سر از این قسمت درآوردهاند؛ افرادی که تخصص مدیریت محیطزیست و یا حیات وحش دارند، وقتی وارد حوزة کارشناسی آلودگیهای نفت، گاز و پتروشیمی میشوند، به هیچ اسم مهرهای مفید نخواهند بود (ماخذ 2).
سازمان حفاظت محیطزیست باید کارشناسان کافی محیطزیست نفت و پتروشیمی را در اختیار بگیرد و آزمایشگاههای مرجع مجهزی ایجاد کند و با یاری این کارشناسان، آنالیزهای واحدها را کنترل نماید تا هر جا آلودگی بیشتر از حد استاندارد را تشخیص داد، وارد عمل شده و از عوامل بازدارنده خود استفاده نماید (ماخذ 5).
آشنا نبودن مهندسان طراح به مسائل زیستمحیطی و نبود آموزشهای لازم هم عاملی است که به وسیله بخش دیگری از کارشناسان بهاسم یکی از عوامل اصلی آلودگی محیطزیست بیان میشود. با توجه به اهمیت روزافزونی که مسائل زیستمحیطی در جهان پیدا نمودهاند و بعلاوه موارد فراوان آلودگیها و تخریب محیطزیست در کشور ما، اهمیت ندادن به مسائل مربوط به اصول حفاظت محیطزیست، در آینده خسارات جبرانناپذیری را برای خود این صنایع نظیر جمعآوری واحدهای آلاینده، تغییر روشها و احتیاج به طراحیهای مجدد، بهدنبال خواهد داشت (ماخذ 5).
در حال حاضر افرادی که در رشتههای مربوط به صنایع پتروشیمی، نظیر مهندسی پتروشیمی، طراحی فرآیند و غیره تحصیل میکنند، آموزش خاصی را در زمینه حفظ محیطزیست نمیبینند. این در حالی است که اگر ملاحظات زیستمحیطی در مراحل طراحی، نصب و ساخت بهدرستی و با دقت صورت پذیرد، درصد زیادی از آلودگیهای فعلی کاسته خواهد شد. ما در صنایع خود، احتیاج به مهندسانی داریم که به وسیله آشنایی با روشهای علمی نظیر HAZOP، FMEA و مهندسی محیطزیست، ملاحظات زیستمحیطی را بهدرستی در فعالیتهای خود لحاظ کنند (ماخذ 4).
مسألة دیگری که در این بین وجود دارد، قرار نداشتن متخصصین در پستهای مخصوص خود میباشد. امروزه بیشتر متخصصین در جای واقعی خود قرار ندارند و یا همزمان از دو یا سه پست برخوردارند و در نتیجه از عهدة انجام هیچکدام برنمیآیند. در حال حاضر شرکت ملی صنایع پتروشیمی، حرکتی را انجام داده که طی آن متخصصین خود را بورسیه مینماید تا در رشتههای حفاظت محیطزیست تحصیل نموده و وارد صنعت شوند؛ این مسأله به شرطی جواب میدهد که این متخصصین در جای اصلی خود قرار بگیرند (ماخذ 4).
از این رو، هم باید مهندسانی تربیت کنیم که با بحث محیطزیست آشنا باشند و هم کارشناسان محیطزیستی که با صنعت و فناوری بیگانه نباشند. پس از تربیت این متخصصان، باید از ایشان در پستهایی استفاده نماییم که از تخصص آنها به برترین نحو استفاده شود.
5) نقش مدیران در حفظ و آلودگی محیط زیست:
بعضی کارشناسان هم از دید اطلاعات مدیران به نقد اقدامات انجام شده میپردازند: مثلاً هنگامی که تصمیمی در ارتباط با احداث مجتمعی در ساحل اتخاذ میشود، به علت نداشتن شناخت، دریا محیط آبی وسیعی فرض میشود که ورود یک یا چند فاضلاب کوچک در آن به چشم نیامده و زیان چندانی ایجاد نمینماید. این موضوع در مورد صنایع پتروشیمی که آلودگیهای اندک و مواد شیمیایی ذره ذره وارد دریا شده، جمع گشته و باعث ایجاد تخریبهای شدید و آلودگیهای مخرب میشود، بیشتر اهمیت پیدا میکند. اگر یک مدیر از دیدی وسیع برخوردار بوده و آیندهنگر باشد، این ضررهای درازمدت را درک میکند و جهت اصلاح مسائل موجود کمر همت میبندد. اما چنانچه یک مدیر در زمینه محیطزیست ناآگاه بوده و یا منافع مالی و کوتاهمدت خود را بیشتر مدنظر قرار دهد، علاوه بر عدم حصول نتیجه مورد نظر، موجبات خروج نیروهای کارآمد را از سیستم فراهم مینماید. از این رو نحوة مدیریت و اندازه آگاهی مدیران نقش بسیار اساسی در کاهش معضلات و آلودگیهای زیستمحیطی دارد (مأخذ 2).البته مسئولین محیطزیست پتروشیمی بر این عقیدهاند که ارتباط موثر و منسجمی میان مدیران مجتمعها، دفاتر محیطزیست و دفتر محیطزیست NPC برقرار میباشد؛ مدیران ارشد کلیة مجتمعهای فراوریی به اندازة کافی با مباحث زیستمحیطی آشنا بوده و از علاقه بسیار زیادی در زمینه رفع آلودگیهای محیطزیست و توسعه فضای سبز برخوردارند؛ چرا که انجام پروژههای متعدد زیستمحیطی در تمام مجتمعهای پتروشیمی بدون نظر مساعد و موافق مدیریت مجتمعها عملی نخواهد بود.
گرچه ارتباط مدیران صنایع پتروشیمی با سازمان حفاظت محیطزیست و توجه ظاهری آنان به محیط زیست نسبت به سایر صنایع چشمگیرتر میباشد، اما کارشناسان و مسئولین محیطزیست این ارتباط را چندان رضایتبخش نمیدانند و آن را تنها در حد مدیریت کلان و به صورت ارتباطات ظاهری در زمینة مسایل کلی بیان میدارند (ماخذ 2).
این کارشناسان معتقدند که باید نگرش درازمدت مذکور را به وسیله کلاسهای توجیهی سازمان حفاظت محیطزیست، به مدیران آموزش داده و برای مدیران پروژههای بزرگی چون عسلویه و منطقه آزاد ماهشهر کلاسهای اجباری گذاشته شده و مسائل لازم به ایشان انتقال داده شود. در این کلاسها میتوان با روشن ساختن زیانهای مالی و زیستمحیطی حاصل از فعالیت واحدها، آنها را نسبت به مسألة محیطزیست حساس نموده و راههای جلوگیری از آلودگی را برای آنان روشن ساخت. چنانچه این امر صورت پذیرد، مدیران این مسائل را به زیردست انتقال میدهند و خود نسبت به رفع مسائل اقدام میکنند. اجرای این روش در اروپا، باعث شده است که هر مدیر از لحاظ عقلی و وجدانی خود را مسئول حفظ محیطزیست بداند.(ماخذ 2)
نتیجه گیری:
گرچه در زمینة کاهش آلایندههای محیط زیست در شرکت ملی صنایع پتروشیمی فعالیتهایی انجام شده و نسبت به سایر صنایع از سرعت بیشتری برخوردار بوده، لکن بر اساس نظرات کارشناسانی که اقوال آنان به طور مستند ارائه شد، این حرکتها با ضعفهایی روبرو است آنچه کارشناسان فوقالذکر بر آن تأکید داشته و توجه بدان را ضروری دانستهاند در نکات زیر خلاصه میشود:1- سازمان حفاظت محیط زیست و شرکت ملی صنایع پتروشیمی نسبت به حفظ محیط زیست دریایی اهمیت کمتری قائل شده و حساسیت زیست بوم متنوع خلیج فارس و دریای عمان را چندان که ضروری است، درک ننمودهاند. توجه بیشتر به این مسأله و تمرکز فعالیتهای هر دو بخش در زمینة حفظ و احیای محیط زیست این نواحی، به اسم اولویت اصلی میبایست مورد توجه مسئولین قرار گیرد.
2- محیط زیست پتروشیمی در حال حاضر تنها به اصلاح مسائل بعضی واحدها پرداخته و در زمینه یکی از وظایف اصلی خود که آنالیز نوع تکنولوژیهای مورد استفاده بوده کمتر کوشش نموده است. از این رو پژوهش و مطالعات تکنولوژی، به منظور انتخاب تکنولوژیهای سازگار با محیط زیست میبایست جزو اولویتهای پژوهشی و مطالعاتی محیط زیست پتروشیمی قرار گیرد.
3- ارتباط منسجم و قاعدهمندی میان دفاتر محیط زیست مجتمعها، دفتر NPC، قسمتهای مرتبط سازمان حفاظت محیط زیست و دانشگاهها برقرار نمیباشد و اطلاعات و آمار و ارقام صحیح هم مبادله نمیشود. وجود یک ارتباط مستقیم، قاعدهمند و منظم میان این مراکز، استفاده مشترک از آزمایشگاههای مجهز ایجاد شده به وسیله سرمایهگذاری مشترک و اتخاذ راهحل مسائل موجود به وسیله همکاری و همفکری کلیه نهادها و قسمتهای مسئول منجر به اخذ تصمیمی خواهد شد که حدبیشتر منافع در آن لحاظ شده باشد.
4- سازمان محیط زیست و شرکت ملی صنایع پتروشیمی میبایست کارشناسان زبدهای تربیت کنند که بر هر دو زمینه اصول حفاظت از محیط زیست و مهندسی و طراحی مسلط بوده و در فعالیتهای خود هر دو جنبه کار را مد نظر قرار دهند.
5- آگاهسازی مدیران به وسیله کلاسهای آموزشی که به وسیله سازمان حفاظت محیط زیست، دانشگاه و یا پتروشیمی برگزار میشود، در جهت ایجاد حساسیت در زمینه محیط زیست بسیار مؤثر میباشد. توجه دادن مسئولان و مدیران به اینکه اخذ ISO14000 تنها به معنی شروع کار در زمینة حفظ محیط زیست است و بدون رعایت اصول حفظ محیط زیست به توسعة پایدار دست پیدا نمیکنیم، به دستیابی به اهدافی نظیر داشتن صنعتی کاملاً سبز، منجر خواهد شد.
6- سازمان حفاظت محیطزیست تنها به وسیله اعمال دادهها و استانداردهای خام جهانی، واحدها را موظف به رعایت این استانداردها مینماید. این دادهها عمدتاً بدون در نظر گرفتن توان خودپالایی محیط تنها برای یک مجتمع در نظر گرفته شده است. در منطقهای نظیر ماهشهر(که از مجتمعهای متعدد پتروشیمی تشکیل شده) حتی اگر این دادهها به وسیله هر مجتمع رعایت شود، منطقه از تجمع آلایندههای کل مجموعه نابود خواهد شد. لذا باید به وسیله مراکز تحقیقاتی که توانایی مدل کردن منطقه را دارند، ارقام خام جهانی به یکسری استانداردهای منطبق با شرایط هر منطقه تبدیل شود.(ماخذ9)
منابع:
1- تبادل نظر و مکاتبه با دکتر سید باقر مرتضوی، رئیس دفتر محیط زیست شرکت ملی صنایع پتروشیمی و مشاور زیست محیطی مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی، منتشره در سایت شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران
2- تبادل نظر با دکتر محمدرضا فاطمی، کارشناس ارشد دفتر محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست، منتشره در سایت شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران
3- تبادل نظر با مهندس سعید حسینی، رییس دفتر محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیسـت
4- تبادل نظر با مهندس توحیدی، کارشناس دفتر آلودگی هوای سازمان حفـاظت محیـط زیـست، منتشره در سایت شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران (www.itan.ir)
5- تبادل نظر با مهندس علی باغبانباشی، رییس واحد تحقیق و توسعه بندرامام، منتشره در سایت شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران (www.itan.ir)
6- تبادل نظر با مهندس غلامرضا امیرشقاقی، رئیس مطالعات تخصصی شرکت ملی پالایش، منتشره در سایت شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران (www.itan.ir)
7- تبادل نظر با دکتر علی رحمتپور، رئیس پژوهشکده علوم و تکنولوژی پلیمر پژوهشگاه صـنعت نفت، منتشره در سایت شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران (www.itan.ir)
8- تبادل نظر با دکتر نبی بیدهندی، رئیس دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران، منتشره در سایت شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران (www.itan.ir)
9- تبادل نظر با مهندس مرتضی رحمانیان، رئیس پژوهشکده حفاظت صنعتی و محیطزیست پژوهشگاه صنعت نفت، منتشره در سایت شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران) www.itan.ir)
10- همایش تکنولوژی، صرفهجویی انرژی و حفاظت محیطزیست، میزگرد ملاحظات انرژی و محیطزیست در مدیریت تکنولوژی، مرکز مطالعات تکنولوژی دانشگاه صنعتی
منبع: http://naft.itan.ir
ارسال مقاله به وسیله کاربر محترم سایت :nasseralyass
منبع: راسخون